همسر ایرانی

همه چیز را در مورد روانشناسی همسران خود بدانید

همسر ایرانی

همه چیز را در مورد روانشناسی همسران خود بدانید

فوایدن بوسیدن همسر به شرط چاقو


 

بوسه روی روابط زناشویی می تواند تاثیر بسیار مهمی داشته باشد.

 

همه ما می دانیم که بوسه روی روابط زناشویی می تواند تاثیر بسیار مهمی داشته باشد. در منابع مختلف توصیه شده است که حتما حداقل روزی یک بار همسرتان را ببوسید. هنگام ترک منزل با بوسه خداحافظی به او روحیه بدهید یا هنگامی که به خانه باز می گردد همراه با بوسه از او استقبال کنید. اما شاید این نکته های جالب در مورد بوسیدن را تا به حال نشنیده باشید:

نکته هایی که در مورد بوسه باید بدانید
1. بوسه باعث ترشح اندورفین و اکسیتوسین می شود. به همین دلیل باعث می شود احساس خوشحالی کنید و استرس کمتر داشته باشید و انرژی مثبت بیشتری حس کنید.

2. لب های شما حتی از آلت تناسلی حساس تر هستند و یکی از دلایل لذت بخش بودن بوسه نیز همین است. لب ها فوق حساس هستند، زیرا حدود 10 هزار عصب در لب هایتان وجود دارند.

3. بوسه برای سلامتی شما مفید است و باعث طول عمرتان می شود. مطالعات متعددی نشان داده اند که زوج هایی که یکدیگر را می بوسند بیشتر عمر می کنند. حتی یک بوسه خداحافظی پیش از آن که همسرتان سر کار برود تاثیر بسیاری می تواند داشته باشد.

4. هر بار که یکدیگر را می بوسید 80 میلیون میکروب مختلف را انتقال می دهید. این میزان از 77000 میکروبی که که در توالت های عمومی یافت می شود نیز بیشتر است. به همین دلیل زوج ها میکروب های مشترکی دارند که در اثر بوسیدن مکرر به تعادل می رسد.

5. انتقال میکروب ها باعث تقویت سیستم ایمنی بدن شما می شود. تبادل میکروب ها بین شما و همسرتان باعث می شود که مقاومت بدنتان بیشتر شود، پس یادتان باشد دفعه بعدی که فصل سرما فرا می رسد در کنار نوشیدن آب پرتقال بوسه های مکرر را نیز فراموش نکنید.

6. طولانی ترین بوسه دنیا به مدت 58 ساعت و 35 دقیقه و 58 ثانیه را یک زوج تایلندی در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرده اند.

7. به رشته مطالعاتی که به تحقیق در زمینه بوسه می پردازد «فیلماتولوژی» گفته می شود!

8. انسان ها تنها موجوداتی نیستند که یکدیگر را می بوسند. گاوها، سنجاب ها و حتی حلزون ها نیز همدیگر را می بوسند. اما تنها حیوانی که حالت بوسیدنش شبیه انسان هاست شامپانزه است.

9. بوسه طولانی مدت 34 ماهیچه را فعال می کند. در حالی که یک بوسه معمولی تنها از دو ماهیچه استفاده می کند، بوسه وانی مدت تمامی 34 ماهیچه صورت را به کار می گیرد.

10. به ازای هرچند لحظه ای که همسرتان را می بوسید 5 کالری می سوزانید. پس اگر به فکر تناسب اندام هستید تا می توانید همسرتان را ببوسید.

11. بوسیدن از پوسیدگی دندان های شما جلوگیری می کند! این کار به دلیل بالا بردن ترشح بزاق به واسطه مواد معدنی موجود در آن ذرات غذای دور از دسترس مسواک را پاک کرده و از مینای دندان محافظت می کند.

ساعت مچی دخترانه وحشتناک

اعتیاد جنسی در همسرم را چگونه درمان کنم؟

,اعتیاد جنسی, اعتیاد در رابطه جنسی, رابطه جنسی,همسرداری،آیین همسرداری ،ناگفته های مسایل زناشویی

اعتیاد جنسی,اعتیاد در رابطه جنسی,رابطه جنسی,اعتیاد جنسی همسر,اعتیاد به رابطه جنسی در همسر

 اعتیاد جنسی در همسرم را چگونه درمان کنم؟


اعتیاد جنسی یا اعتیاد به رابطه جنسی به نبود توانایی در مهار و یا به تعویق انداختن تمایلات و فعالیت های جنسی گفته می شود. در واقع رابطه جنسی و اندیشدن به آن افکار معتاد را تحت تاثیر خود قرار می دهد. اگر همسر شما هم اعتیاد جنسی دارد، بهترین برخورد با او چگونه است.

بنا به گزارش آکاایران : اعتیاد برای همه ما کلمه ای آشناست و از ریشه عادت می آید و گاهی آنچنان مخرب است که زندگی فرد را نابود می کند. بین انواع اعتیاد شاید کمتر به عبارت « اعتیاد جنسی» برخورده باشید اما این عبارت برای توصیف افرادی به کار می رود که به نوعی وسواس گونه در پی تجارب جنسی در روابط زناشویی هستند و در صورتی که نتوانند نیازهای شان را برآورده کنند، رفتار شان مختل می شود. در اصل افرادی که همه کوشش و رفتارشان در زندگی معطوف به جست وجوی رابطه جنسی بوده و زمان زیادی را صرف چنین کاری می کنند و هیچ وقت توانایی متوقف کردن این عمل را ندارند، معتاد جنسی خوانده می شوند؛ معتادانی که برای ترک تقریبا باید همان مراحلی را طی کنند که یک معتاد به مواد باید پشت سر بگذارد. دکتر بهنام اوحدی، روانپزشک درباره این افراد بیشتر توضیح می دهد.

اعتیاد جنسی چیست؟

به طور کلی اعتیاد به رابطه جنسی یک رفتار وسواسی و جبری است که اغلب در مردان اتفاق می افتد اما گاهی خانم ها و به ویژه خانم هایی که نرینگی بیشتری دارند هم دچار آن می شوند. افراد دچار اعتیاد جنسی احساس اجبار و بیقراری مداوم و مکرر در برقراری ارتباط زناشویی دارند و اگر در طول روز یا هفته نتوانند رابطه جنسی داشته باشند، نشانه های محرومیتی از خود نشان می دهند که شبیه نشانه های محرومیت از مواد است. یعنی این افراد خسته، کسل، مضطرب و بیقرار می شوند و الگو های رفتاری شان به هم می ریزد و آرامش خود را از دست می دهند. این موضوع آنقدر برای این افراد بزرگ است که آنها از نظر کارکرد های زندگی دچار مشکل می شوند.

 

اعتیاد از کجا می آید؟

اعتیاد جنسی در شرایطی که فرد در موقعیت های اضطرابی قرار می گیرد، بیشتر بروز می کند چون وسواس و اجبار هر کدام یک نوع اضطراب هستند و مانند سایر الگو های وسواسی مثل وسواس پاکی و نجسی، وسواس به تقارن و نظم، افکار وسواسی و. . . این وسواس به رابطه جنسی هم پیدا می شود. گاهی اوقات برای افراد معتاد به رابطه جنسی تناوب این کار مهم است و گاهی هم تنوع در شیوه رابطه زناشویی اهمیت پیدا می کند و گاهی هم هردو.

 

محرومیت برایش تنش زاست

به طور کلی انتظار می رود بعد از گذشت چند سال رابطه جنسی حالت عادی پیدا کرده و زوجین زندگی غیرجنسی پرباری داشته باشند اما برخی از مردان با گذشت زمان افزایش هیجان جنسی را نشان می دهند. در اعتیاد جنسی فرد در اثر محرومیت از برقراری رابطه جنسی دچار تنش، بیقراری و اضطراب شده و کارکرد زندگی اش مختل می شود. فرد عادی با دوری همسر یا زایمان او کنار می آید اما فرد مبتلا به اعتیاد جنسی نمی تواند این موضوع را بپذیرد. متاسفانه برخی از مردان که دچار اعتیاد به رابطه جنسی هستند، در چارچوب خانواده دچار این اعتیاد نیستند و خارج از خانواده آن را دارند.

 

مراحل اعتیاد به چه صورت است؟

اعتیاد معمولا از افسردگی و اضطراب شروع می شود. به احساس نیاز به جست وجوی روابط جنسی می رسد و بعد به انجام فعل جنسی و در آخر هم به پشیمانی و افسردگی ناشی از عذاب وجدان می انجامد. البته باید به این نکته توجه داشت که روابط فرازناشویی ریشه ها و سرچشمه های گوناگونی دارد و این تلقی که هر مردی با روابط فرازناشویی معتاد جنسی است، اصلا درست نیست. یکی از مهم ترین عللی که در پس اعتیاد جنسی می توان و باید به آن توجه ویژه داشت، شیوع بالای افسردگی است. نبود مدیریت شادی و مهندسی هیجان در جامعه می تواند به این موضوع بینجامد و مسوولان باید راهی برای شاد کردن مردم بیابند.

 

این اعتیاد از کجا می آید؟

برای ریشه یابی اعتیاد جنسی بهتر است ابتدا به وسواس اشاره شود. وسواس در مفهوم بزرگ خود در همه افراد وجود دارد و مانند قند خون یا فشار خون است که در افراد به صفر نمی رسد اما وقتی از یک حدی بالاتر می رود، تبدیل به بیماری می شود.

اعتیاد هم همین طور است که از یک میزان بالاتر تبدیل به اختلال می شود. وسواس یک بیماری ارثی است و مقداری از وسواس های جنسی چه به صورت انحرافات و چه به صورت اجبار در افراد طبیعی هم ممکن است دیده شود اما زمانی که این وسواس جنسی کارکرد های فرد را مختل کند، به طوری که به دلیل نداشتن رابطه زناشویی فعالیت های روزمره خود را تعلیق کند، اعتیاد بروز می کند. افرادی که وسواس و اعتیاد به رابطه جنسی پیدا می کنند، اغلب دست کم یک وسواس دیگر را هم دارند که یا وسواس تمیزی است یا نظم و ترتیب یا تقارن.

افراد معتاد جنسی گاهی همزمان انحراف جنسی هم دارند و علائم مربوط به آن را هم بروز می دهند. این افراد با وجود رفتار های زناشویی پیوسته ای که انجام می دهند، باز هم به ارضای کامل زناشویی نمی رسند و تشنگی مداومی دارند که با هیچ نوع رابطه جنسی برطرف نمی شود. به همین دلیل دیده شده افراد معتاد جنسی گاهی به سیگار، الکل، مواد مخدر یا محرک هم معتاد هستند.

 

معتاد جنسی، خودشیفته است

گاهی اوقات یکی از علائم فرد معتاد جنسی در رفتار های خودشیفته گونه اش بروز می کند. این مساله به ویژه در آقایان بیشتر دیده می شود. این افراد ممکن است در عرض یک سال چندین ماشین عوض کنند، ساعت های مچی گران قیمت تهیه کنند یا گوشی های موبایل بسیار گران بخرند. در واقع برخی از افراد معتاد جنسی خرید های وسواسی هم دارند و طیف اختلالات کنترل تکانه نیز در این افراد ممکن است دیده شود.

یکسری از افراد معتاد جنسی هم همزمان رفتار های پرهیجان را دنبال می کنند و از این کار لذت می برند. البته این به آن معنا نیست که هر کس شکار، خرید یا ساعت مچی و عینک دودی دوست دارد، در گروه معتادان جنسی قرار می گیرد ولی گفته می شود در افرادی که این مجموعه از چیز ها را همراه با هم دوست دارند یا مثلا چند رفتار را همزمان با هم دوست دارند، احتمال آن بیشتر است.

 

نشانه های بارزتر اعتیاد جنسی

افرادی که به رابطه جنسی معتاد هستند معمولا فراز و فرود های خلقی زیادی دارند. یکی از اختلالاتی که با وسواس های مختلف همراه است، طیف اختلالات افسردگی دوقطبی به ویژه دوقطبی نوع یک و دو یعنی خلق ادواری و خلق چرخه ای است. افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند یا ضداجتماعی و خودشیفته هستند هم ممکن است دچار اعتیاد جنسی شوند.

افرادی که علاقه مند رابطه جنسی هستند، معمولا مشخصات خاصی را مدنظر دارند اما افراد عیاش هیچ الگویی ندارند؛ به طور مثال مردی ذائقه ترش را دوست دارد، مرد دیگری مزه شور را دوست دارد، یکی دیگر مزه شیرین را می پسندد ولی مردی که امروز غذای شور و فردا غذای شیرین می خورد، پس فردا مزه تلخ را دوست دارد و روز دیگر مزه ترش را، دیگر طبیعی نیست.

 

اعتیاد جنسی با بقیه فرقی ندارد پس فراموش نکنید

اگر فکر می کنید اعتیاد جنسی به راحتی قابل ترک کردن است، بهتر است بدانید دقیقا همان مراحل ترک مواد مخدر را باید طی کنید.

 

میل جنسی زیاد با اعتیاد جنسی فرق دارد

- فردی که میل جنسی زیاد دارد، آمادگی انجام رابطه جنسی را با فاصله زمانی کم دارد و این نیاز در طول زندگی یا دست کم هر دهه از زندگی اش ثابت است.

- برقراری رابطه جنسی در فردی که میل جنسی زیادی دارد، از یک نظمی برخوردار است.

- اعتیاد جنسی یک نقطه شروع دارد؛ مثلا ممکن است فردی بعد از فوت پدرش یا ورشکستگی یا از زمانی که مهاجرت می کند، دچار این معضل شود که در واقع شیو ه ای برای کنار آمدن با -استرس ها و اضطراب ها برای این فرد به حساب می آید.

- در پی ارضای جنسی فرد از تنش ها ر ها می شود و به نوعی به آرامش می رسد یعنی پیام رسان های مغزی مواد شیمیایی تسکین دهنده ترشح می کنند که این باعث تسکین و آرامش شده و اضطراب فرد را فرو می نشاند. بسیاری از زوجین رابطه جنسی را نوعی دیازپام می دانند و به طور مرتب صرفنظر از گرمی یا سردی مزاج این کار را انجام می دهند.

 

به درمان اعتیاد جنسی فکر کنید

الگو های درمانی سخت نیست

در مورد افراد معتاد جنسی معمولا یک الگوی درمانی به نام قدم های دوازده گانه وجود دارد که در مورد بیشتر معتادان استفاده می شود. علاوه بر این رفتار درمانی شناختی بسیار موثر است اما برای این افراد باید دوره های دارو درمانی هم در نظر گرفته شود چون رفتار های وسواسی را نمی توان بدون دارو درمان کرد اما در مورد افراد هرزه پیشنهاد متخصصان طلاق درمانی است چون هیچ درمان دیگری کارساز نیست. 80 درصد افرادی که وارد سیستم درمان چهار جلسه ای دارو درمانی می شوند، در جلسه دوم بیماری شان تحت کنترل قرار می گیرد اما این مستلزم آن است که خودشان هم بخواهند و همکاری کنند.

فرد بیمار باید بداند که در این روند درمانی بار مسوولیت درمان بیشتر بر عهده خودش است. در اینجا همسر فرد بیمار نیز نقش کمک درمانگر را دارد و پزشک فقط راهنمای درمان است. فرد باید بداند که چه چیزی از دست می دهد و چه به دست می آورد. رابطه زناشویی یکی از ویژگی های زندگی متاهلی است اما فرد بیمار باید بداند که با تعدد و تنوع زیاد رابطه چه چیزی را از دست می دهد و چه چیزی به دست می آورد. این فرد اولین چیزی که از دست می دهد خوشنامی و اعتبار است.

 

کمک همسر برای ترک اعتیاد جنسی

در اینجا همسر فرد معتاد باید کنارش بایستد. او باید قدم به قدم با درمان همسرش پیش برود تا کامل بهبود پیدا کرده و به زندگی عادی بازگردد. متاسفانه برخی مشاوران افراد معتاد جنسی را با افراد هرزه اشتباه تشخیص می دهند و بلافاصله پیشنهاد طلاق می دهند. مهارت متخصص باید طوری باشد که ضمن اینکه اعتیاد به رابطه جنسی را در فرد درمان می کند، همزمان نیروی جنسی او را برای آمیزش با همسر حفظ کند؛ به همین دلیل گاهی لازم است فرد در کنار دارو ها فرآورده های ویتامینی را نیز تجویز کند.

 

روان درمانی هم مهم است

روان درمانی و گفتاردرمانی هم در ادامه روند درمان برای فرد معتاد جنسی حتما مورد نیاز است ولی در این مورد شیوه روانکاوی یعنی تحلیل روانی توصیه نمی شود بلکه رفتار درمانی شناختی توصیه می شود. شناخت درمانی و رفتاردرمانی نقش بسزایی در این موضوع دارد. البته این موضوع مستلزم آن است که افراد پیگیری کنند چون خیلی از افراد به محض اینکه با دارودرمانی مشکل شان حل می شود، مراجعه شان را قطع می کنند.


کیسه آب گرم برقی
بالش 3 کاره گوگو پیلو

دستگاه آب کننده شکلات

شخصیت شناسی همسر مناسب شما

همسر مناسب شما(شخصیت شناسی)

 

همسرت کی باید باشه؟

یکی از معیارهای انتخاب همسر، در نظر گرفتن خصوصیات شخصیتی وی و همسانی آن با شخصیت فردی است ‌که می‌خواهد ازدواج کند. البته پی بردن به این مهم کاری دشوار و کاملاً تخصصی است …

 

شخصیت وظیفه شناس: وظیفه شناس‌ها به اصول اخلاقی پایبند هستند و تا کارشان را درست و تمام انجام ندهند، آرام نمی‌گیرند. آنها به ‌خانواده خود وفادارند و از مقامات مافوق اطاعت می‌کنند. کار زیاد، ویژگی بارز این گونه شخصیتی است. ‌وظیفه شناس ها موفقیت طلب هستند، هیچ پزشک، وکیل، دانشمند یا مقام اداری موفق بدون برخورداری از این ‌ویژگی شخصیتی نمی‌تواند در کارش موفقیتی کسب کند.

 

همسر مناسب«وظیفه شناس‌ها»: اشخاص وظیفه شناس، اغلب افرادی که احساسات خود را بروز دهند مانند شخصیت‌های نمایشی را می‌پسندند. ‌از سوی دیگر وظیفه شناس‌ها، ماجواجوها و کسانی را که ریسک می‌کنند، دوست دارند. اشخاص به نسبت ‌‌"جدی" و "حساس" نیز احتمالاً با استقبال وظیفه شناس‌ها روبرومی‌شوند. شخصیت وظیفه شناس، با افراد " ‌پرشور" و یا " مراقب " هـمـخوانی ندارد و شخصیت "فارغ البال" (بی خیال) آنها را ناراحت می‌کند.

 

شخصیت دارای اعتماد به نفس بالا‌: اینها افرادی شاخصند و معمولاً رهبران، ستارگان و جاذبان بخش های عمومی‌و حقوقی جامعه را تشکیل می‌دهند. حرمت نفس جادویی و اعتماد به نفس که ویژگی این گونه شخصیت است روِیاها را به پیروزی ها و موفقیت ‌های چشمگیر تبدیل می‌کند.

 

همسر مناسب «با اعتماد به نفس‌ها»: "با اعتماد به نفس" نیاز دارد که همیشه شماره یک باشد. این را به عنوان یک منش شخصیتی در او بپذیرید. برای ‌جلب توجه او، به وی توجه کنید. عشق و محبت و وفاداری شما برای او بسیار مهم و با ارزش است. مراقب باشید ‌عزت و حرمت نفس خود را در گرو محبت و توجه او قرار ندهید، خود را بی قید و شرط دوست بدارید و توجه ‌داشته باشید که او گهگاه به شما نزدیک می‌شود و بعد فاصله می‌گیرد. این موضوع به ویژه بعد از ایجاد رابطه ‌بیشتر به چشم می‌خورد. تعادل احساسی خود را حفظ کنید و بی جهت نتیجه گیری شتابزده نکنید که دیگر ‌همسرتان شما را دوست ندارد. به احتمال زیاد مشغله ذهنی پیدا کرده است. اگر لازم است با همسر " با اعتماد به ‌نفستان" رویارویی کنید، تنها احساستان را با او در میان بگذارید، نظرتان را بگویید ولی درباره او داوری ‌نکنید، توجه داشته باشید که برای او مورد انتقاد قرار گرفتن دشوار است. وقتی نگرش ها و احساسات خود را با ‌همسرتان در میان می‌گذارید به او امکان می‌دهید که شما را بهتر درک کند و از بروز اختلافات بعدی جلوگیری ‌نماید.

 

شخصیت مِهر طلب ‌: ‌"مهرطلب" موجودی علاقه مند، مراقب و متوجه است، شما کسی را پر محبت تر، مشتاق تر و دلواپس تر از او ‌نسبت به خود پیدا نمی‌کنید. تیپ مهر طلب برای جلب محبت دیگران تلاش فراوان می‌کند. مثلاً تمام وقت، پول و ‌انرژی خود را مصرف می‌کند ولی آن را به حساب سخاوتمندی و فداکاری می‌گذارد، در یک مسابقه جرات جلو ‌افتادن از حریف را ندارد و انگار یک دست نامرئی مانع حرکت، جلو افتادن و موفقیت او می‌شود. گاهی وقت ها ‌شخصیت های مهر طلب اگر یک مقدار عصبی باشند و تحت اضطراب قرار بگیرند آن وقت مشکل پیدا می‌کنند. محبت همه کس ، خواه یک ‌رهگذر ناشناس، برای او اهمیت حیاتی دارد و یک بی اعتنایی مختصر یا یک لبخند مهرآمیز و صمیمانه می‌تواند ‌حالت روحی او را از این رو به آن رو گرداند یا اصولاً دیدش را نسبت به زندگی تغییر دهد. در ازای جلب محبت، ‌حاضر است هر بهایی بپردازد و مهمترین بهایی که می‌پردازد گذشتن از استقلال رای و آزادی است. او با هم ‌بودن را خیلی ترجیح می‌دهد و تنهایی را دوست ندارد. " مهر طلب ها" به دیگران متکی هستند و از آنها به خوبی خط می‌گیرند. هنگام تصمیم گیری نظرات دیگران را می‌پرسند و به توصیه آنها عمل می‌کنند.‌

 

همسر مناسب برای «شخصیت مهر طلب»: زنان و مردان "مهر طلب" می‌توانند با سایر گونه‌های شخصیتی کنار بیایند. آنها به خوبی می‌توانند نیازهای ‌همسرشان را تشخیص دهند و به رفع آنها اقدام نمایند اما اشکالاتی نیز دارند. "مهر طلب" گوش شنوا دارد و سر ‌به زیر است و در این شرایط ترجیح می‌دهد همسرش عهده دار امور باشد. شخصیت " مهرطلب "، باید مواظب ‌باشد که با گونه اختلال شخصیتی " سادیسمی‌" یا " ضد اجتماعی " طرف نشود؛ این اشخاص به راحتی می‌توانند ‌موجب رنجش و آزار شخصیت مهرطلب را فراهم سازند. احتمالاً برای شخصیت مهر طلب ، شخصیت وظیفه ‌شناس، همسر خوبی می‌شود. شخصیت های " مهر طلب " و " پرشور" هم به خوبی با هم کنار می‌آیند. ‌

 

ویژگی‌های شخصیت حساس ‌: حساس‌ها آشناها را به ناآشناها ترجیح می‌دهند. آنها با عادت، تکرار و یکنواختی، سازگاری دارند. ‌آنها به نظر دیگران درباره خودشان عمیقاً توجه دارند و برایشان بسیار مهم است که ‌دیگران راجع به آنها چگونه می‌اندیشند.در ارتباط با دیگران بسیار محتاطانه عمل می‌کنند و از قصاوت عجولانه خودداری می‌ورزند. ‌شخصیت حساس، به معنای واقعی کلمه راعی ادب است. ‌حساس‌ها اگر بدانند از آنها چه انتظاری می‌رود، چه باید بکنند و چگونه با دیگران تماس ‌برقرار نمایند. در حد عالی خود ظاهر می‌شوند. ‌آنها به سادگی افکار خود را با دیگران ، حتی با کسانی که به خوبی آنها را می‌شناسند، در میان نمی‌گذارند.‌

 

همسر مناسب شخصیت «حساس»: وظیفه شناس‌ها ، با اعتماد به نفس ها و نمایشی‌ها می‌توانند همسر مناسبی برای " حساس ها " به حساب آیند. ‌شخصیت " ماجراجو" بدترین گونه شخصیتی برای همسر حساس است، زیرا از خطر و ماجواجویی استقبال می‌کند.

 

شخصیت فارغ البال: مردان و زنان فارغ البال بیشتر با ویژگی‌های زیر شناخته می‌شوند؛ ‌آنها حق مسلم خود می‌دانند که هر طورمی‌خواهند از زندگی لذت ببرند. آنها به آسایش و راحتی خود بها می‌‌دهند. برای وقت آزادشان ارزش فراوان قائلند و می‌خواهند خوشبختی را جستجو کنند.‌فارغ البال ها ، طبق مقررات رفتارمی‌کنند. آنچه لازم است را ارائه می‌دهند و حاضر نیستند از این حد فراتر ‌روند.‌آنها در برابر هر فشاری که آن را غیر منطقی بدانند، مقاومت می‌کنند و حاضر نیستند بیش از حد وظیفه و ‌مسئولیت خود، کاری صورت دهند.‌زنان و مردان " فارغ البال" با زمان برخورد راحت دارند. آنها زیر فشار زمان قرار نمی‌گیرند. برای آنها ‌عجله کار بی موردی است. این اشخاص آسان گیر و خوش‌بین هستند و معتقدند کاری که باید بشود، می‌شود.فارغ البال ها، تحت تأثیر مقام بالا دست قرار نمی‌گیرند و معتقدند که به اندازه هر شخص دیگری خوب هستند ‌و حق دارند از بهترین زندگی ها برخوردار باشند.‌

 

همسر مناسب شخصیت «فارغ البال»: فارغ البال ها به همسری فهیم و از خود مایه گذار احتیاج دارند. او قبل از خود به نیازهای دیگران نمی‌اندیشد و ‌برای راضی کردن دیگران راه درازی نمی‌رود ولی می‌خواهد مورد توجه همسرش باشد. همسر " فارغ البال" ‌باید از خود گذشته و مهرطلب باشد. فارغ البال اغلب با "مراقب" سازگار است. ولی با " نمایشی" و " متلون" ‌همخوانی ندارد. شخصیت "ماجراجو" مانند فارغ البال به شادی و خوشی علاقه مند است. اما فارغ البال می‌‌خواهد، قانونگذار باشد؛ " ماجراجو" هم که استاد شکستن قانون است. به همین دلیل این دو گونه شخصیتی با هم ‌همخوانی ندارند. اگر می‌خواهید در کنار یک شخصیت فارغ البال زندگی راحتی داشته باشید سعی کنید در شادی ‌های " فارغ البال" شریک شوید؛ در فعالیت ها و تفریحات او مشارکت کنید؛ از وی به خوبی مراقبت کنید؛ زندگی ‌را سخت نگیرید و واقع بین باشید. زندگی با فارغ البال به از خود گذشتگی بیشتری احتیاج دارد. به جای این که ‌بخواهید جنبه‌های منفی اش را تغییر دهید، سعی کنید بیشتر به جنبه های مثبت وی توجه نمایید.

 

شخصیت ماجراجو‌: زنان و مردان ماجراجو، تن به خطراتی می‌دهند که سایرین از انجامش ابا دارند، آنها برخلاف اغلب ما ، نگران ‌و وحشت زده نمی‌شوند، آنها در لبه ها زندگی می‌کنند، با محدودیت ها می‌ستیزند و جان خود را به مخاطره می‌‌اندازند. برای آنها تن به خطر دادن ، معادل پاداش است. آنها می‌گویند اگر خطری نباشد سودی هم در کار نیست.‌اکثر این افراد تحت تأثیر عقاید دیگران و هنجارهای اجـتـمــاعــی قــرار نـمی‌گـیــرنــد و بــه ارزش‌هـای خــود مــعــتـــــقــــدنــــد. آنـــــهــــا بـــه ‌راحــتــی بــه فعالیت‌های پرخطر تن می‌دهند و می‌گویند زندگی باید مـخـاطـره آمـیز باشد. این افراد در زندگی استقلال دارنــد وآن‌قــدرهــا نـگــران دیـگـران نیستند و معتقدند هر کس در قبال خود مسئول است. همچنین آنها از هنر متقاعد کردن ‌برخوردارند و به راحتی دیگران را تحت تأثیر قرار داده و دوستی آنها را برای خود می‌خرند. به سیاحت و سیر ‌و سفر علاقه بسیار دارند. پرجنب و جوش و شرورند.

 

همسر مناسب شخصیت «ماجراجو»:ماجراجوها اکثراً طالب همسران کم توقعی هستند که از خود زیاد مایه بگذارند. اشخاص آمیخته به شخصیت‌های ‌نمایشی، از خود گذشته و وظیفه شناس ، برای همسری ماجراجوها مناسب هستند.


شخصیت پرشور‌: پرشورها، شخصیت بسیار قدرتمندی دارند، آنها در درون خویش بیش از هرگونه شخصیتی احساس توانمندی می‌کنند و می‌توانند بدون ترس از شکست، مسئولیت های بزرگ را پذیرا شوند. آنها با قدرت، اختیار و مسئولیت، ‌راحت هستند و به مقررات توجه زیادی دارند، به شدت منضبط هستند. آنها قوانین را وضع می‌کنند و دیگران را ملزم ‌به رعایت قوانین می‌نمایند. پرشورها هر کاری را که برای تحقق هدف‌هایشان لازم باشد انجام می‌دهند و شدیداً ‌هدف گرا هستند. شجاعت از دیگر خصوصیات شخصیتی این افراد است و عمل و ماجرا را دوست دارند. آنها در ابراز ‌وجود کردن مهارت دارند.‌

 

همسر مناسب شخصیت «پرشور»: پرشورها، باید پادشاه و ملکه زندگی خود باشند. زنان و مردان " پرشور" خواهان همسرانی قابل اطمینان ، " ‌پذیرنده" ، قدرتمند، مستقل و با عزت نفس هستند. مناسب ترین همسران پرشورها ، مهر طلب ها، از خود گذشته ‌ها و حساس ها می‌باشند، مشروط بر آنکه شدت این ویژگی در آنها در حد اعتدال باشد. ‌اگر شما شخصیتی پرشور دارید از ازدواج با اشخاصی که ویژگی های شخصیتی مراقب یا متلون دارند، اجتناب ‌کنید ضمناً نمایشی ها که اسباب حسادت شما را فراهم می‌کنند و یا " با اعتماد به نفس ها" که دستور کاری از آن ‌خود دارند مناسب شما نیستند. زنان پرشور نیز به دلیل میل به سلطه جویی و استیلا طلبی بهتر است با مردان مهر ‌طلب ازدواج کنند.‌

 

 شخصیت متلون‌: شخصیت‌های متلون به راحتی با تغییرات احساسی کنار می‌آیند. متلون‌ها در روابط خود گرم و صمیمی‌هستند. هیچ ارتباطی میان آنها و دیگران جزئی و بی اهمیت نیست. هـیـچ ارتـبـاطـی دسـت کـم گـرفـتـه نـمی‌شـود. ایـن افراد بسیار پر انرژی هستند. متلون ها مبتکر هستند و می‌توانند ‌دیگران را نیز به فعالیت تشویق کنند. آنها کنجکاو و خیال‌پردازند و ذهنی باز دارند. آنها دوست دارند فرهنگ‌ها، نقش ها و نظام‌های ارزشی دیگران را تجربه کنند و در مسیری جدید به راه بیفتند. متلون ها احساس خود را ‌نشان می‌دهند. آنها به لحاظ احساسی، فعال و واکنشی هستند.



کیسه آب گرم برقی
تقسیم کننده کشو Drawer Dividers
داکت بزرگنمایی تصویر موبایل
ست سرویس بهداشتی Fontal
آفتاب‌گیر خودرو HD Vision Visor

این مردان به شما خیانت می‌کنند

بی‌وفایی در رابطه زناشویی دغدغه بزرگی است که خیلی ها دارند. این مساله ابعاد و بحث‌های مختلفی را شامل می‌شود. اگر قصد آشنایی و شناخت مردی را برای ازدواج دارید، باتوجه چند نکته می‌توانید آسیب پذیری او را در مقابل خیانت احتمالی در آینده پیش بینی کنید.
خیانت

خیانت, بی‌وفایی, رابطه زناشویی, ازدواج, خیانت مرد

1. مردان بی‌صبر

این مسئله که آیا ویژگی صبوری و خویشتن‌داری در فردی شکل گرفته است یا نه، از دیگر نکته‌های مهم در مسئله سنجش احتمال بی‌وفا بودن یک فرد است.  البته در این مسئله تاحدودی عوامل تربیتی و جامعه نیز تاثیرگذار هستند. برای مثال باید دید آیا فرد تحمل شرایط نامطلوبش را دارد و اگر در جمعی خیلی به او خوش نمی‌گذرد، بازهم حاضر است آن جمع را تحمل کند یا نه.

 

2. مردان آزادی‌طلب

به‌طور کلی هر فردی یک‌سری نیازهای طبیعی مانند نیاز به تفریح، آزادی و رعایت حریم شخصی‌اش از سوی دیگران را دارد، اما اگر لذت‌جویی و آزادی‌ فردی بیش از اندازه بالا باشد و نخواهد هیچ‌ چیز او را محدود کند و حتی به همسرش هم نسبت به مسائلی مانند اینکه کجا می‌رود، چه می‌‌کند یا چرا کاری را انجام می‌دهد، توضیحی ارائه کند، بازهم چنین افرادی مستعد خیانت کردن هستند.

 

3. مردان غیرمطمئن

شک داشتن به رابطه از همان ابتدا، مطمئن نبودن فرد نسبت به انتخاب همسر یا اصولی که برای ازدواج در نظر گرفته هم می‌تواند نشان‌دهنده آن باشد که فردی مستعد خیانت کردن به همسر خود است.

 

4. مردان ریسک‌پذیر

این مسئله که فرد در زندگی ریسک‌پذیر باشد یا نه، او را مستعد خیانت و بی‌وفایی می‌کند. در حقیقت افرادی هستند که ریسک‌پذیرترند و حتی به این موضوع هم می‌اندیشند که اگر قضیه بی‌وفایی آنها برای همسرشان فاش شود، چه چیزهایی را از دست می‌دهند.

به بیان دیگر این زندگی تا چه اندازه برایم ارزشمند است و با بی‌وفایی نسبت به همسرم چه چیزهایی را از دست می‌دهم یا اصلا نسبت به زندگی‌ام بی‌تفاوت هستم. به‌طور کلی می‌توان گفت وابستگی زوج‌ها نسبت به یکدیگر، رابطه آنها را حفظ می‌کند و منظور از این وابستگی‌ها، وابستگی‌های مثبت است. گاهی هم افراد خیانت می‌کنند، چراکه فکر می‌کنند، چیزی را در این زندگی از دست نمی‌دهند یا اصلا چیزی ندارند که بخواهند آن‌ را از دست بدهند.

 

5.  مردان بی‌تربیت!

 جامعه‌ای که فرد در آن پرورش پیدا می‌کند، ارزش‌های جامعه، جایگاه فرد در خانواده، نوع تربیت خانوادگی، نوع تعامل‌های اجتماعی و ارتباطات فرد از عواملی هستند که در این حوزه مطرح می‌شوند. مردانی که در تربیت خانوادگی آنها کم گذاشته شده، مستعد خیانت هستند.

 

چنین افرادی مدام در حال جست‌وجو کردن و جذب چیزهای نو و جدید شدن هستند و مسائل تکراری یا قدیمی به سرعت جذابیت خودش را در برابر آنها از دست می‌دهد. این موضوع در زبان عامیانه به همان تنوع‌طلبی معروف است و سبب می‌شود فردی با روحیه‌ای هیجان‌خواه، جست‌وجوگر و تنوع‌طلبش نسبت به موضوع بی‌وفایی به همسرش آسیب‌پذیرتر باشد

6- مردان جست‌وجوگر

مهمترین مسئله‌ای که باید بررسی شود این است که طرف مقابل تا چه اندازه دارای حس جست‌وجوگری است، چراکه گاهی افراد به‌دلیل کنجکاوی و تازه‌جویی دست به خیانت می‌زنند. چنین افرادی مدام در حال جست‌وجو کردن و جذب چیزهای نو و جدید شدن هستند و مسائل تکراری یا قدیمی به سرعت جذابیت خودش را در برابر آنها از دست می‌دهد. این موضوع در زبان عامیانه به همان تنوع‌طلبی معروف است و سبب می‌شود فردی با روحیه‌ای هیجان‌خواه، جست‌وجوگر و تنوع‌طلبش نسبت به موضوع بی‌وفایی به همسرش آسیب‌پذیرتر باشد. این افراد ثبات ندارند و دائما با تغییر روبه‌رو هستند. برای مثال تغییر گوشی تلفن‌همراه یا تغییر شغل و اتومبیل از سوی این افراد بیشتر است. نکته دیگری که باید بررسی کرد، عمر رابطه‌های قبلی طرف مقابل است. آیا این رابطه‌ها عمیق بوده و تنها تجربه رابطه دوستی با چند نفر و هریک برای مدت طولانی را داشته یا پس از یک یا دو هفته رابطه‌های او به پایان رسیده و دوستان متعدد بسیاری داشته است. به‌عبارت دیگر ثبات و پایداری شخصیتی فرد و اینکه تا چه حد روی رابطه‌اش باقی می‌ماند، بسیار مهم است.

 

7.  مردان در کانون توجه

اینکه فردی در جامعه همیشه کانون توجه باشد و همه را جذب خودش کند، می‌تواند بر شخصیت و رفتار او تاثیر منفی بگذارد. هرچند گاهی نوع تربیت، فرد را به سمتی سوق می‌دهد که عزت‌نفس پیدا کند و هرگز به فکر خیانت به همسر خود نیفتد.

,خیانت, بی‌وفایی, رابطه زناشویی,انتخاب همسر با چشمان باز

8. مردانی با سبک زندگی غیرثابت

یکی از فاکتورهای موثر در بحث خیانت سبک زندگی افراد است، البته باید توجه داشت که این مسئله در بستر زمان بررسی شود. به عبارت دیگر گاهی افراد در زندگی تغییر می‌کنند و سبک زندگی خود را تغییر می‌دهند. اما به‌طور کلی باید ببینید خواستگار شما چه شیوه‌ای از زیستن را در پیش گرفته است. چگونه زندگی کردن یا چه نوع زندگی را دوست داشتن، همگی از بحث‌هایی است که در سبک زندگی افراد مطرح می‌شود یا مسائل دیگری مانند اینکه فرد تا چه اندازه‌ای به تفریح اهمیت می‌دهد، اهل کار است، خانواده برای او چه جایگاهی دارد و آیا‌ از رفتن به مسافرت استقبال می‌کند، همگی از فاکتورهای مهم سبک زندگی افراد هستند. گاهی یک‌سری از ویژگی‌های شخصیتی به سبک زندگی فرد تبدیل می‌شوند، مانند اینکه فرد تا چه اندازه به دنبال تلفن‌همراه جدید، ماشین، تکنولوژی یا شغل جدید است یا اهل دوستی‌های متعدد و مهمانی‌های شبانه پیاپی است.

 

9.  مردان محو بقیه

در مواقعی که با مرد موردنظر خود به یک رستوران یا کافی‌شاپ می‌روید بهتر است به این نکته هم توجه داشته باشید که آن مرد تا چه اندازه محو شماست و با شما ارتباط چشمی دارد. آیا مستقیم به چشمان شما نگاه می‌کند یا بالای سر و شانه‌هایتان را، یا مدام می‌چرخد و به پشت سرش نگاه می‌کند. در هر جمعی تمامی حواس او متوجه شماست یا حضور شما برای او فرقی ندارد.

 

10. مردانی با پدر خیانتکار

عوامل ژنتیکی نیز در بحث خیانت موثرند، چراکه بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی که برشمردیم همگی ژنتیکی هستند، اما احتمال دارد فاکتور ژنتیک تحت‌تاثیر محیط زندگی فرد تعدیل شود. برای مثال اگر در خانواده‌ای تربیت صحیح و اصول اخلاقی حرف نخست را بزند، به‌طور حتم فرد راه دیگری را برای زندگی مشترک خود در پیش خواهد گرفت و در مقابل اگر از کودکی شاهد خیانت‌های پدر به مادر باشد، این احتمال وجود دارد که راه پدر را ادامه دهد.

 

افرادی که عزت‌نفس ندارند، محکم نیستند، نمی‌توانند نه بگویند و برای شخصیت خود احترامی قائل نیستند به همین نسبت مستعد خیانت کردن به همسر خود هستند. گاهی فرد حتی اگر در شرایط ویژه‌ای قرار بگیرد که امکان خیانت کردن به همسرش برای او فراهم باشد، بازهم هرگز خیانت نمی‌کند، چراکه شخصیتش به او چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد

11. مردان «نه» نگو!

افرادی که عزت‌نفس ندارند، محکم نیستند، نمی‌توانند نه بگویند و برای شخصیت خود احترامی قائل نیستند به همین نسبت مستعد خیانت کردن به همسر خود هستند. گاهی فرد حتی اگر در شرایط ویژه‌ای قرار بگیرد که امکان خیانت کردن به همسرش برای او فراهم باشد، بازهم هرگز خیانت نمی‌کند، چراکه شخصیتش به او چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد یا به بیان دیگر ارزش‌های انسانی و چارچوب و اصولی که برای خود تعریف کرده، هرگز به او اجازه نمی‌دهد که دست از پا خطا کند.

 

12. مردان خوش‌تیپ

این‌ موضوع که یک آقا تا چه اندازه دنبال جلب توجه  دیگران است، یک زنگ  خطر به‌حساب می‌آید.  البته این ویژگی شخصیتی  در زنان هم دیده می‌شود و  چنین افرادی مدام به‌دنبال باشگاه‌های بدنسازی و پرورش اندام، برنزه کردن و نوع لباس و پوشش خود هستند. به بیان دیگر افرادی که بیش از حد معمول مطابق مد روز ظاهر می‌شوند و توجه دیگران برای آنها مهم است یا حتی اگر خودش هم به نظر دیگران اهمیت ندهد بازهم دیگران به سرعت جذب او  می‌شوند و همیشه به  وی توجه نشان می‌دهند،  مستعد خیانت کردن به همسر خود هستند.

 

13.  مردان کمتر از همسر

گاهی یک زن نسبت به مرد از نظر موقعیت‌های اجتماعی و مالی برتری‌هایی دارد، این مسئله ممکن است در مرد احساس کمبودهایی را ایجاد و او را مستعد خیانت به همسر کند، چراکه در پی ثابت کردن خود و توانایی‌هایش هم به خود و هم به همسرش است.

 

14. مردان بی‌اعتقاد

آیا خواستگار شما به حرف‌هایی که می‌زند اعتقاد دارد یا اگر پای منافعش در میان باشد، آنها را فراموش می‌کند؟ اگر فرد در جامعه برای خود یک‌سری اصول اخلاقی، باورها، ارزش‌ها و ضدارزش‌ها را تعریف کند، به آنچه او را شکل داده‌اند اهمیت دهد، خط‌قرمزها را بشناسد و برای خودش خط‌قرمزهایی را تعریف و حریم‌هایی را که نباید هرگز وارد آنها شود مشخص کند، پس از ازدواج نیز به خوبی می‌داند مسئولیت هرکاری که انجام دهد با خودش است و این ارزش‌های اخلاقی به‌عنوان یک عامل بازدارنده در مقابل بحث خیانت در این فرد عمل می‌کنند. گاهی افراد حریم‌های زندگی را برای خودشان هم تعریف و تعیین نکرده‌اند و این قضیه آنها را آسیب‌پذیر می‌کند. این در حالی است که افراد در حرف همیشه از اعتقادات خود سخن می‌گویند، اما دخترخانم‌ها باید ببینند خواستگار آنها در عمل تا چه اندازه به اعتقاداتش عمل می‌کند.

 

15. مردهای شوخ و شنگ

برخی از مردها در قالب شوخی و با حرف‌های طنزآمیز از خیانت و بی‌وفایی سخن می‌گویند و به‌نوعی این کار را عادی جلوه می‌دهند.  اغلب چنین مردانی با این کار دو هدف را دنبال می‌کنند، یکی آنکه حساسیت‌زدایی کرده باشند و به طرف مقابل خود بگویند خیلی مسئله مهمی نیست و اگر من چنین کاری انجام دادم تو هم به روی خودت نیاور، یا اینکه می‌خواهند حرف جدی خود را در قالب شوخی و طنز بیان کرده باشند.

 

16. مردان آسیب‌پذیر

ویژگی شخصیتی اجتناب از آسیب که البته یک ویژگی ژنتیکی هم به‌حساب می‌آید، در برخی از افراد بالا و در برخی دیگر پایین است. افرادی که اجتناب از آسیب آنها پایین است، رفتارهای پرخطر بیشتری را تجربه می‌کنند و یکی از این رفتارها می‌تواند بی‌وفایی نسبت به همسر و زندگی مشترک باشد. از سوی دیگر اگر این اجتناب از آسیب پایین در فردی با حس تازه‌جویی بالای او همراه ‌شود، احتمال اینکه چنین فردی نسبت به همسر خود بی‌وفا باشد، بیشتر است. 

 

17. مردان بی توجه به قضاوت ها

مردهایی که یک دفعه رمانتیک می‌شوند یا نسبت به ظاهر خود حساسیت‌هایی را نشان می‌دهند، برای مثال ناگهان تصمیم می‌گیرند عمل زیبایی بینی انجام دهند، به تعهدات خود در دروه نامزدی عمل نمی‌کنند، حرف و حدیث مردم برایشان مهم نیست و در حقیقت به بازخوردهایی که از اجتماع دریافت می‌کنند اهمیتی نمی‌دهند، در ارتباط با مسئله خیانت آسیب‌پذیرتر هستند، چراکه اگر جامعه و بازخوردی که از آن دریافت می‌کردند برایشان مهم بود، هرگز به همسر خود خیانت نمی‌کردند.

 

18. مردان بی‌حرمت

برخی از آقایان هم حتی در سخن گفتن خود حرمت‌ها را می‌شکنند و تمامی اصول اخلاقی و مذهبی را زیرپا می‌گذارند. بالاخره باید انسان به چیزی اعتقاد داشته باشد و به آن

بعد از خیانت به همسرم چگونه برگردم؟


خیانت, خیانت به همسر, خیانت در زندگی زناشویی,آیین همسرداری

خیانت, خیانت به همسر, خیانت در زندگی زناشویی, بعد از خیانت به همسرم چگونه برگردم, ترمیم رابطه بعد از خیانت, روش های ترمیم رابطه بعد از خیانت,آیین همسرداری

خیانت کردم اما حالا پشیمانم ، چگونه می توانم زندگی ام را سر و سامان دهم و کاری کنم که همسرم مرا ببخشد؟

فردی که رابطه نامشروع داشته، ترجیح می دهد این مسئله را به سادگی پشت سر بگذارد. آرزو دارد که همسرش به سادگی مسأله را "فراموش کند".
افشای روابط گذشته، اغلب زوجین را بسیار آشفته می کند .مهم این است که فردی که در گذشته روابطی داشته است، به صورت متعهدانه برای تقویت رابطه فعلی کار کند و درگیر هیچ رابطه و اعمال اضافی نشود.تحقیقات درباره تأثیر روابط و اعمال نامشروع بر روابط متعهدانه نشان می دهد که بیشتر افراد ،کشف یک رابطه نامشروع توسط همسرشان را یک حادثه فاجعه آمیز تلقی می کنند. برای مثال زوجینی که یک رابطه نامشروع را کشف می کنند فوراً اقدام به طلاق و جدایی می کنند. در حالیکه گاهی می توان زندگی را حفظ کرد.
 
مدیریت بحران بعد از کشف یک رابطه نامشروع
بعضی افراد وقتی متوجه پیمان شکنی همسرشان می شوند واکنش دردآوری نشان می دهند؛ برای مثال بی نهایت افسرده می شوند، طغیان می کنند و مشکلاتی در خواب دارند. این مجموعه رویدادها باعث می شود که شخص از این که می بیند عملکرد هر روزه او کاملا با مشکل روبرو شده به شدت احساس آشفتگی بکند. این واکنش ( استرس شدید) اغلب برای شخص مشکل ایجاد می کند.  واکنش بعضی افراد نسبت به کشف رابطه نامشروع و خیانت به قدری افراطی است که مشابه اختلال استرس پس از فاجعه است. افراد ممکن است ذهنیت کنجکاوی راجع به رابطه جنسی همسرشان با شخص دیگری داشته باشند، مشکل است که به چیز دیگری فکر کنند ، و از نظر روحی و روانی بی حس و حال هستند.
عوامل موثر بر واکنش های افراطی نسبت به کشف رابطه نامشروع و خیانت متعدد است. به نظر می رسد افرادی که سابقه سازگاری روانی ضعیف دارند، به ویژه آن هایی که مستعد اختلالات اضطراب و افسردگی هستند واکنش هایی افراطی به کشف خیانت همسرشان نشان می دهند.هر چند واقعا تحمل این موضوع خیلی سخت است.
 
برقراری امنیت در رابطه
گام بعدی برقراری مجدد امنیت در درون رابطه است. نیاز به برقراری تدریجی اعتماد وجود دارد. قطع کردن تماس فرد با رابطه نامشروعش ضروری است. این امر باید به طور واضح انجام داده شود، به طوری که زوجین در رابطه موجود ، هر دو بدانند که سایر روابط تمام شده است. برای اطمینان دادن به فرد که همسرش دیگر رابطه نامشروع ندارد، همسر فرد باید توافق کند که کارهای عادی روزمره اش را تغییر دهد؛ برای مثال اگر رابطه نامشروع با کسی در محیط کار رخ داده باشد، شخص ممکن است مجبور شود به طور جدی به تغییر شغل فکر کند یا حداقل واحد کاریش را در داخل شغل تغییر دهد، به طوری که هیچ تماس جدیدی با همسر نامشروعش نداشته باشد.توافق بر سر یک تعریف قابل قبول از رابطه، به طوری که شبهه ای در آن نباشد، مهم است. عنصر دیگر در این مرحله ، گوش کردن و معتبر دانستن تجربه زوجین است. این کار به این معنی است که به فرد اجازه می دهد تا درد و خشمی را که غالباً احساس می کند، بیان کند و همسر خطا کارش بیان احساسات او را بشنود و بپذیرد.

کشف رابطه نامشروع
غالباً فردی که رابطه نامشروع داشته، ترجیح می دهد این مسئله را به سادگی پشت سر بگذارد. آرزو دارد که همسرش به سادگی مسأله را "فراموش کند". انجام دادن این کار برای برخی افراد مشکل است.روابط نامشروع تقریبا نوعی فریب همسر است.
یکی از راهبردهای مفید، روش بیان عاطفی کنترل شده است. بیان عاطفی کنترل شده، عبارت است از این که زوج آشفته احساساتش را در شرایط کنترل شده خاصی بیان کند یعنی در آن شرایط بیان رنج تقویت نمی شود، و جایی است که فرار از احساسات منع می شود. یعنی باید عاطفه منفی خاموش شود که این کار از طریق بیان مکرر عواطف، بدون هیچ تقویتی صورت می گیرد. خیلی از افراد بیان عواطف مربوط به رابطه نامشروع همسرشان را دردناک می دانند و اغلب به جزئیات رابطه نامشروع فکر می کنند و سپس این افکار را متوقف می کنند؛ برای مثال زوجین ممکن است حواسشان را با تماشای تلویزیون، یا انجام دادن کاری ، یا عصبانی شدن از همسرشان ، یا شروع کردن یک بحث، از موضوع پرت کنند. این فرار ، به طور منفی احساسات را تقویت می کند و از خاموشی احساسات شدید جلوگیری می کند. به منظور خاموشی احساسات شدید ، شخص باید تشویق شود تا آن احساسات را بیان کند و بعد به گونه ای آن احساسات را سازمان دهی کند که نه تقویت، و نه فرار از آن ، ممکن باشد.
 
برقراری مجدد رابطه
گاهی اوقات یکی از زوجین نمی خواهد به رابطه ادامه دهد. احساس بحران و خشم ممکن است فروکش کرده باشد. زوجین ممکن است یکدیگر را برای آن چه اتفاق افتاده است بخشیده باشند ، اما هنوز احساس می کنند که رابطه شان ، آن چیزی نیست که آن ها دوست دارند. آن ها باید از آن چه اتفاق افتاده درس بگیرند. این یادگیری ممکن است آن ها را شخصاً قوی کند و شاید به آن ها امکان بدهد که با مشکلات کمتری وارد رابطه های بعدی شوند. گاهی اوقات روابط نامشروع به این علت رخ می دهد که رابطه زناشویی دارای مشکلات مهمی است. تعامل ضعیف، رابطه جنسی ضعیف و کمبود هیجان و علاقه در رابطه، می تواند غالباً یک رابطه نامشروع را جذاب تر بسازد.بنابراین مهم است که به شرایطی که باعث ایجاد رابطه نامشروع و خیانت می شود توجه کنیم. واقعا چه چیزهایی از رابطه زناشویی حذف شده و چگونه باید آن ها را احیا کرد؟