واژه خیانت واژه ایکاملا آشناست و آن را بارها
شنیدهاید، بارها شنیدهاید که مردی به زنش خیانت کرد و دور از چشم اوبا
زنی دیگر ار تباط برقرار کرده است . و بارها نیز با خود گفتهاید چرا
اینگونه شد، چرا؟ مگر زن او چه چیزی کم داشت؟ او که از هر نظر زنی کامل و
نمونه بود چرا شوهرش قدر او را ندانست؟ و انواع این پرسشها که تا به حال
نتوانستهاید برای آن پاسخی پیدا کنید.
حتی شاید هم نگران این
مساله شدهاید که نکند خدای ناکرده شوهر شما، برادر شما و حتی خود شما
(البته اگر خواننده این مطلب یک آقا باشد) چنین راهی را انتخاب کند. آسیب
شناسان اجتماعی معتقدند که تنوعطلبی، عدم جذابیت همسر، عدم ارضای نیازهای
جنسی، ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به سنتها از جمله عوامل خیانت
مردان به همسران خود است.
از نظر آنان عوامل بسیاری در بروز خیانت
در یک خانواده دخالت دارد ولی موارد فوق به عنوان عوامل کلی نقش موثری در
رویگردانی مردان از خانواده دارد.
به گفته این کارشناسان، مردان
معمولا به دو دلیل تنوعطلبی و مسائل جنسی دست به این کار میزنند. لذا
چنانچه همسر وی شناخت کاملی نسبت به نیازهای او داشته باشد و به آن نیازها
نیز توجه کند در آن صورت این اتفاقات به ندرت پیش خواهد آمد.
آنچه
که مسلم است خیانت مردان به زنان یکی از راههای قطع ارتباط میان همسران
است و زمانی که مردی مرتکب خیانت میشود دیگر همسر وی به او اطمینان ندارد و
به دست آوردن مجدد این اطمینان کار بسیار دشواری است و چه بسا حتی دیگر
این اطمینان به وجود نخواهد آمد.
کارشناسان در مورد دلایل بروز
خیانت در مردان میگویند: در بسیاری از موارد خیانت زمانی روی میدهد که
هیچگونه پیوند عاطفی میان زوجین وجود ندارد یا این که مرد احساس میکند از
نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده است و از صحبت
کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت میبرد و کمکم به
این نتیجه میرسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر خود
بگذراند با دیگری سپری کند.
حمید قربانی، یکی از مردانی که به
پایبندی خانواده بسیار معتقد است در اینباره میگوید: یکی از دلایل ایجاد
ارتباط با شخص دیگری از سوی مرد عدم ارضای نیازهای روحی و عاطفی در خانواده
است چرا که زن از ابتدا در خانواده آموزش محبت را ندیده است و نمیداند که
چگونه باید به همسر خود محبت کند لذا ریشه اغلب مشکلات خانوادهها در نبود
محبت، نبود رفتارهای عاشقانه و همچنین مشکلات اقتصادی است.به طور کلی
دلایل بروز خیانت در مردان را در عوامل مختلفی باید جستجو کرد، دلایلی چون
کم شدن عشق و علاقه میان زوجین. بسیاری از مردان پس از مدتی زندگی زناشویی
عشق و علاقه خود را به همسرشان از دست میدهند و از آنجایی که به دلیل
داشتن فرزند نمیتوانند تصمیم به جدایی بگیرند راه دومی که همان انتخاب
فردی دیگر است را در پیش میگیرند.
از سوی دیگر اغلب مردانی که به
همسرانشان خیانت میکنند در توجیه رفتار نادرست خود، رفتارهای زشت، نق
زدنهای دائمی و نزاعها و مجادلههای همسر خود را عامل رفتار خود میدانند
و معتقدند که خیانت بهترین راه فرار از خانه و خانواده است. همین مردان
عدم جذابیت همسر خود را از عوامل دیگر میدانند و گلهمند هستند از این که
همسرشان دیگر مانند سابق به ظاهر خود نمیرسد و توجه چندانی به آرایش و
پوشش خود ندارد.
اگر چه دلایل فوق تا حدودی درست است ولی بوا لهوسی
و هوسرانی این مردان را نمیتوان انکار کرد. این مردان توانایی نه گفتن در
روابط جنسی را ندارند و حتی ممکن است شرایطی برای آنها پیش آید که نتوانند
در مقابلش خودداری کنند. همچنین بسیاری از مردان نیز مایلند بدانند که
چقدر از نظر سایر زنان جالبند و از جذابیت برخوردارند و به خاطر وجود همین
حس برتریجویی به سوی روابط غیرمشروع کشیده میشوند.از سوی دیگر
روانشناسان معتقدند که گرایش مردان متاهل به سوی زنان دیگر صرفا به دلیل
نیل به اهداف جنسی نیست. بلکه مشکلات عاطفی، روحی و روانی دورههای مختلف
زندگی در این باره نقش بسزایی دارد چرا که این افراد وقتی به هر دلیلی در
خانه، مدرسه، اجتماع و زندگی مشترک با کمبودها و بیتوجهیهای عاطفی
روبهرو میشوند ناخواسته از مسیر اصلی زندگی منحرف میشوند.
به
گفته این کارشناسان عدم رغبت همسر به داشتن روابط جنسی با شوهر یکی از
عوامل مهم برای بروز خیانت در مردان بهشمار میرود که از مهمترین علل
خیانت مردان این است که این مردان همسر را برای گذران امورات زندگی انتخاب
میکنند و در این میان عشق و محبت بسیار کمرنگ است.
اما در تقابل
این دیدگاه زنان بلافاصله پس از ازدواج خود را عاشق و وابسته عاطفی همسر
خود میدانند و در زندگی زناشویی فقط به همسرشان فکر میکنند.همه مردان تا
حدی میدانند که خیانت، کار درست و پسندیدهای نیست و حتی فکر خیانت را در
سر خود نمیپرورانند ولی برخی از آنها متاسفانه پس از مدتی مرتکب این
اشتباه میشوند. فراموش نکنیم مردی که برای خود ارزش قائل است و به
ارزشهای انسانی خود پیبرده است هرگز دست به خیانت نمیزند و زندگی همسر و
فرزندانشان را فدای امیال جنسی و هوسهای موقت خود نمیکنند. آنها به خوبی
میدانند که هیچگاه روابط پنهانی نه تنها پایدار نمیماند بلکه ممکن است
زندگی و خانه آنها را از بنیان خراب کند که دوباره ساختن آن کاری غیرممکن
خواهد بود